تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
- seddigh
- مقاله
ایده پایهای استفاده از تحلیل تکنیکال این است که بازارها بر اساس یک سری الگوها و پترنهای خاص رفتار میکنند و روندهای شکلگرفته در حال حرکت در یک جهت مشخص، غالبا برای مدتی همان مسیر را ادامه میدهند.
در کل، سرمایه گذاران با هدف فروش ارز دیجیتال یا دیگر داراییهای مالی با قیمت بالاتر در آینده و سودآوری، خواهان خرید آن در کفهای قیمتی هستند. استفاده از آنالیز تکنیکال پیش از ورود به یک پوزیشن، یکی از راههای شناسایی سطوح قیمتی مناسب است. البته یک روش خاص و مشخص برای تحلیل تکنیکال وجود ندارد. هر تریدر و معاملهگری بر اساس نیاز و ترجیحات خودش از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میکند که قاعدتا به تفاسیر تقریبا متفاوتی نسبت به تحلیل دیگران منجر خواهد شد. شایان ذکر است که هیچ آنالیز تکنیکالی قطعیت 100 درصدی ندارد.
بخش آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال ؛ مبانی پایه
پیش از پرداختن به اندیکاتورها و الگوهای نموداری برای آنالیز تکنیکال، بهتر است با برخی از مفاهیم پایهای این حوزه آشنا شویم. مباحث فصل اول از قرار زیر است:
- فلسفه تحلیل تکنیکال
- سطوح حمایت و مقاومت
- انواع چارتها و نمودارها
- روند و خطوط روند
فلسفه تحلیل تکنیکال
جان مورفی (John Murphy)، استاد تحلیل تکنیکال، در کتاب خود بهنام “Charting Made Easy”، با معرفی ابزارها و فرضیههای پایهای آنالیز تکنیکال، تئوریهای این حوزه را به صورت زیر تعریف کرده است:
تحلیل چارت (که به آن تحلیل تکنیکال نیز میگویند)، علم مطالعه حرکت بازار با استفاده از نمودارهای قیمت برای پیش بینی جهت حرکت قیمت در آینده است. اساس فلسفه تکنیکال این است که تمام فاکتورهای تاثیرگذار بر قیمت در بازار نظیر اطلاعات فاندامنتال، رخدادهای سیاسی، بلایای طبیعی و عوامل روانی، همگی سریعا در تحرکات بازار خودنمایی میکنند. به عبارت دیگر، تاثیر این عوامل خارجی سریعا در قالب یک حرکت قیمتی، حال رو به بالا یا پایین، خودش را نشان میدهد.
از مهمترین فرضیههای پایهای تکنیکهای تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- قیمتها نمودی از اطلاعات مرتبط در بازار هستند.
- قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند.
- تاریخ خودش را تکرار میکند.
سطوح حمایت و مقاومت
یکی دیگر از مهمترین مفاهیم پایهای آنالیز تکنیکال، خطوط حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) هستند. این خطوط در واقع سطوحی هستند که پس از ریزش قیمت یک ارز دیجیتال (و رسیدن به حمایت) انتظار افزایش قیمت، و پس از رشد قیمت و عدم توانایی صعود بیشتر (یعنی رسیدن به مقاومت)، انتظار کاهش قیمت را داریم. از آنجایی که این سطوح غالبا تعیینکننده محدوده تغییر حرکت قیمت هستند، بهعنوان ابزاری برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده میشوند.
- حمایت سطحی است که در آن تقاضا بهقدری بالاست که از افت بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، با هر بار لمس سطح حمایت، قیمت توانایی عبور از آن را ندارد. اساس این اتفاق این است که با افت قیمت و رسیدن به حمایت، خریداران (سمت تقاضا) به خرید بیشتر متمایل میشوند و فروشندگان (سمت عرضه) تمایل کمتری برای فروش دارند.
- مقاومت سطحی است که در آن عرضه بالا باعث جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت میشود. مطابق تصویر بالا، با هر بار لمس خط مقاومت، امکان پیشروی بیشتر قیمت دشوار است. اساس این اتفاق این است که با افزایش قیمت و رسیدن به مقاومت، فروشندگان (سمت عرضه) به فروش بیشتر متمایل میشوند و خریداران (سمت تقاضا) تمایل کمتری برای خرید دارند.
آموزش روانشناسی خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
فرض کنید یک گروه از خریداران در حال خرید ارز دیجیتال یک پروژه در نزدیکی منطقه حمایتی 50 دلاری هستند. خرید این افراد باعث افزایش قیمت به سطح 55 دلاری میشود. حالا خریداران خوشحال و مایل به خرید بیشتر در قیمت 50 دلاری هستند، نه 55 دلاری. ابن افراد تصمیم میگیرند که اگر قیمت دوباره به 50 دلار رسید، بیشتر بخرند. در نتیجه، در حال ایجاد تقاضا در سطح 50 دلاری هستند.
گروه دوم افرادی هستند که در سطح 50 دلاری خریدشان را انجام نداده و از این کار پشیماناند. این افراد تصمیم میگیرند که در صورت رسیدن دوباره قیمت به 50 دلار، خریدشان را انجام دهند. این امر یک تقاضای بالقوه را ایجاد میکند.
گروه سوم هم افرادی هستند که زیر 50 دلار، مثلا سطح 40 دلاری، خریدشان را انجام دادهاند. این افراد با رسیدن قیمت به 50 دلار ارزشان را فروخته و صرفا نظارهگر افزایش قیمت به 55 دلار هستند. حالا این افراد خواهان خرید در سطح 50 دلاری هستند که داراییهایشان را فروختهاند. این افراد با تغییر احساساتشان، از فروشنده به خریدار تبدیل شدهاند. این امر نیز تقاضای بیشتری ایجاد میکند.
عکس این سناریو برای توصیف خط مقاومت صادق است. در سطح 55 دلاری، 3 گروه افراد در تلاش برای فروش داراییشان هستند که باعث ایجاد مانع برای رشد بیشتر قیمت میشود.
تبدیل سطوح حمایت و مقاومت به یکدیگر و اعتبار آن
یک مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال که نیازمند آموزش و یادگیری است، شکست یکی از سطوح حمایت یا مقاومت و تبدیل شدن به یکدیگر است. مثلا با رسیدن قیمت به زیر خط حمایت و اصطلاحا شکست آن، این سطح به مقاومت تبدیل میشود. با صعود قیمت به بالای یک مقاومت نیز این خط به حمایت تبدیل خواهد شد.
البته اعتبار و پایداری این سطوح هم به دو عامل 1. طول مدتی که قیمت در آن سطح باقی مانده است و 2. حجم معاملات بستگی دارد. بنابراین با افزایش حجم یا هرچه زمان باقی ماندن قیمت در یک سطح حمایت یا مقاومت طولانیتر باشد، اعتبار آن سطح نیز بیشتر است.
انواع چارتها و نمودارها
در تحلیل تکنیکال از چارت و نمودار قیمت ارز دیجیتال مختلفی استفاده میشود که مشهورترین آنها عبارتند از:
- نمودار میلهای یا Bar Chart
- نمودار خطی یا Line Chart
- نمودار شمعی یا Candlestick Chart
چارتها عموما شامل اطلاعاتی نظیر قیمت باز شدن (Open)، قیمت بسته شدن (Close) و بالاترین (High) و پایینترین (Low) هستند که بسته به نوع نمودار، این جزئیات کم و زیاد خواهد شد.
در چارت میلهای هر 4 نوع اطلاعات قیمت یعنی Open ،Close ،High و Low موجود است. نمودار خطی نیز همان چارت میلهای است، با این تفاوت که در آن تنها قیمت بسته شدن در نظر گرفته میشود و این قیمتها با یک خط به هم وصل میشوند. چارت شعمی هم که محبوبترین نمودار بین تریدرهاست، 4 قیمت باز، بسته، بالاترین و پایینترین را نشان میدهد.
چارت شمعی یا کندل استیک چیست؟
از آنجایی که چارت کندل استیک محبوبیت زیادی دارد، به تشریح این نوع نمودار میپردازیم. در این چارت، قیمتها در قالب کندل نمایش داده میشوند و دارای دو قسمت اصلی بدنه یا Body و سایه یا Shadow هستند. این کندلها در رنگهای سبز و قرمز یا مشکلی و سفید نیز نشان داده میشوند. رنگ سبز یا سفید نشاندهنده صعودی (Bullish) و رنگ قرمز یا مشکی نشاندهنده نزولی (Bearish) بودن آن است.
حال نحوه قرارگیری این شمعها در کنار یکدیگر یک سری الگوی کندل استیک را ایجاد میکند که در فصل دوم آموزش الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به طور مفصل به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
روند و خطوط روند
روند (Trend) یکی دیگر از اصول پایهای تحلیل تکنیکال است که با استفاده از تمام ابزارها مانند چارتها و الگوهای نموداری، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و اسیلاتورها قادر به تشخیص آن هستیم. روند جهتی است که قیمتها در حال حرکت در آن هستند. ترند از سقفها و کفهای قیمت تشکیل میشود. در بازار 3 نوع روند کلی صعودی، نزولی و خنثی داریم:
- روند صعودی (Bullish Trend): روند صعودی به صورت یکسری موجهای بالارونده تعریف میشود. هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از آن قرار گیرد، یا قیمت در یک موج نزولی بالاتر از موج نزولی پیش از آن قرار بگیرد، یک روند صعودی داریم.
روند نزولی (Bearish Trend): روند نزولی نیز به صورت یکسری موجهای پایینرونده تعریف شده است. هرگاه قیمت در یک موج نزولی پایینتر از موج نزولی پیش از خود قرار گیرد، یا قیمت در یک موج صعودی پایینتر از موج صعودی پیش از خود قرار گیرد، یک روند نزولی داریم.
روند خنثی (Range Trend یا Sidwaye Trend): روند خنثی نیز شامل موجهای صعودی و نزولی با جهت مستقیم است. به عبارت دیگر، اگر قیمت نتواند بالاتر از قله موج صعودی پیش از خود یا پایینتر از قعر موج نزولی پیش از خود برود، یک روند خنثی داریم.
حال که با نحوه تشخیص روند آشنا شدید، میتوانید خط روند (Trendline) را نیز شناسایی کنید. مشابه حالت قبل، 3 نوع خط روند صعودی، نزولی و خنثی داریم:
- خط روند صعودی: اگر در یک روند صعودی، سقفها یا کفهای قیمتی ایجاد شده را با خطی بههم وصل کنیم، یک خط روند صعودی رسم کردهایم.
خط روند نزولی: اگر در یک روند نزولی، سقفها و یا کفهای قیمتی ایجاد شده را با خطی بههم وصل کنیم، خط روند نزولی رسم کردهایم.
خط روند خنثی: در روند خنثی قیمتها بین دو خط افقی (حمایت و مقاومت) حرکت میکنند و شیب خطوط رسمشده تقریبا صفر خواهد بود.