واقعیتهای مهمی که باید از اقتصاد ایران بدانید
- seddigh
- مقاله
یک اقتصاددان در یادداشتی، به واقعیتهای مهمی در اقتصاد ایران پرداخته است.
جواد صالحی در یادداشتی درباره واقعیتهای اقتصاد ایران نوشت. او در این یادداشت نوشته است: «در این یادداشت من منطق نرخ برابری قدرت خرید (PPP) را که اقتصاددانان برای اندازهگیری کل تولید یک اقتصاد استفاده میکنند، توضیح میدهم. همچنین نشان میدهم که چرا PPPها برای اندازهگیری استانداردهای زندگی ایرانیان در دهههای اخیر اهمیت ویژهای دارند. در این یادداشت برخی از بحثهای یادداشت قبلی را تکرار میکنم و در عین حال شواهد و جزئیات بیشتری را اضافه میکنم. با توجه به فراوانی انتشار تحلیلهای گمراهکننده از عملکرد اقتصادی و استانداردهای زندگی ایران در مطبوعات مشهور و حرفهای، احتمالاً این آخرین بحث من در مورد این موضوع نخواهد بود.
اقتصاددانانی که رشد اقتصادی را مطالعه میکنند، از نرخ ارز PPP برای مقایسه تولید ناخالص داخلی و استانداردهای زندگی در کشورها و در طول زمان استفاده میکنند. از این رو، مطالعات مبتنی بر PPP در ادبیات تجربی رشد اقتصادی و فقر، غلبه دارد. برای تصحیح ارزشگذاریهای مختلف محصولات در کشورهای مختلف، PPP از یک مجموعه قیمت واحد (آمریکا) برای اندازهگیری تولید در کشورهای مختلف استفاده میکند. از آنجایی که بیشتر کالاها در سطح جهانی معامله نمیشوند و بنابراین قیمتهای متفاوتی در سرتاسر جهان دارند، ارزشهای معمول و غیر PPP میتوانند گمراهکننده باشند و اغلب در مورد کشورهای فقیر محصولات را کمتر از ارزش واقعی، ارزشگذاری میکنند. به عنوان مثال، خدماتی مانند کوتاه کردن مو و خدمات پزشکی که قابل تجارت نیستند، اغلب در کشورهای فقیر ارزانتر هستند. قبل از روش محاسبه ارزش PPP، ارزش تولید ناخالص داخلی به ارزهای محلی، بر نرخ مبادله ارز بازار تقسیم میشد.
مشکل دیگری که PPP بر آن غلبه میکند این است که نرخ ارز گاهی منحصر به فرد نیست و شکافهای زیادی بین نرخ رسمی و بازار آزاد وجود دارد، همانطور که در ایران وجود دارد. اینکه کدام یک از آنها استفاده شود معمایی ایجاد میکند که گاهی اوقات با جانبداری تحلیلگر حل میشود. برای بیان نقطه قوت در مورد وضعیت بد اقتصادی از نرخ بازار آزاد استفاده کنید. برای بیان نقطه مقابل، از نرخ رسمی استفاده کنید.
در ایران، به دلیل یارانههای عظیم انرژی، شکاف بین PPP و نرخ بازار بسیار بیشتر از حد معمول کشورهای در حال توسعه است. بر اساس گزارش بانک جهانی، در سال 2022 نرخ PPP برابر با 62870 ریال در مقابل نرخ بازار آزاد 500000 ریال بود که تفاوتی با ضریب حدود 8 داشت. واضح است که استانداردهای زندگی ایرانیان با استفاده از PPPها بسیار کمتر وخیم به نظر میرسد. به عنوان مثال، قدرت خرید دستمزدها در ایران زمانی بدتر به نظر میرسد که دستمزد روزانه کارگر غیرماهر را که حدود 4,000,000 ریال است بر نرخ بازار آزاد 500,000 تقسیم کنیم که 8 دلار در روز یا 1 دلار در ساعت به دست میآید. این یکی از پایینترین دستمزدهای روی کره زمین است. اما در واقع، با توجه به قیمتهای ایران، این دستمزد روزانه میتواند 8 برابر بیشتر از یک دلار در ایالات متحده قدرت خرید داشته باشد – این در مورد قرصهای نان، گالن بنزین، ویزیت دکتر و … صادق است.
اگر در عوض دستمزد ریالی را بر نرخ PPP تقسیم کنیم، روزانه 4000000/62870=64 دلار به دست میآید که تنها یک سوم دستمزد کارگر غیر ماهر ایالات متحده در حدود 200 دلار است (برای مقایسه بیشتر دستمزد براساس PPP، گزارش دستمزد جهانی را ببینید.
حمایت از استفاده از PPP ها با هدف بهتر جلوه دادن اقتصاد ایران نیست، اگرچه در واقع آن را بهتر جلوه میدهد، و کسانی که اصرار بر عدم استفاده از آنها دارند اغلب دستور کار سیاسی دارند. همه باید برای تصویر واقعیتر از اقتصاد ایران تلاش کنند، اگر میخواهند نتایج سیاسی، مانند تأثیر تحریمها را بهتر پیشبینی کنند.
محاسبات PPP توسط پروژه مقایسه بینالمللی در بانک جهانی، و یا جداول جهانی پن از فهرست گستردهای از کالاها استفاده میکنند، یعنی همه محصولات برای ضریب تبدیل PPP GDP و آنهایی که در سبد مصرف هستند برای نرخ PPP مصرف خصوصی. من سطح تجمیعی ک آنها به کار میبرند را نمیدانم، اما مطمئناً بسیار بیشتر از آنچه در جدول زیر دارم است، که هدف آن ارائه شهودی است که در پس نرخ PPP بانک جهانی 62870 ریال به ازای هر دلار آمریکا برای سال 2022 وجود دارد.
اعداد دو ستون اول از میانگین قیمتهای ماهانه مرکز آمار ایران برای اکتبر 2023 و قیمتهای ایالات متحده از فروشگاه مواد غذایی محله من و اینترنت است.
توجه داشته باشید. قیمت گاز طبیعی و بنزین در ایران بسیار متفاوت است. به طور خاص، می تواند با ضریب 10 بین پایینترین و بالاترین کاربران متفاوت باشد. قیمت در جدول برای مصرفکننده متوسط است.
این نرخهای PPP ضمنی در ستون آخر با تقسیم قیمت در ایران بر قیمت دلار در ایالات متحده محاسبه میشود. مقایسه نشان میدهد که با تبدیل بر اساس نرخ بازار آزاد، همه این اقلام (به جز پسته) در ایران بسیار ارزانتر از آمریکا هستند. قیمت انرژی 2 تا 3 درصد قیمت انرژی در ایالات متحده است. در نتیجه، PPPهای ضمنی همگی زیر نرخ ارز 500000 ریالی بازار آزاد هستند که میانگین موزون آنها خواهد بود. ارزش بالای نرخ PPP ضمنی پسته که تنها 3/4 نرخ ارز بازار آزاد است، تعجبآور نیست زیرا یکی از اصلی ترین صادرات ایران است. گوشت قرمز نیز به دلیل عدم پرداخت یارانه (نرخ ضمنی بالایی دارد. اگر با نرخ یارانهای 285000 ریالی به ازای هر دلار وارد نمیشد، شاید به نرخ بازار آزاد میرسید. شیر یکی دیگر از مواد غذایی نسبتا گران قیمت در جداول است.
غفلت از اصول اقتصاد در پشت مقایسههای بینالمللی، میتواند باعث دست کم گرفتن استانداردهای زندگی ایران شود، همچنین چگونگی تغییر استانداردهای زندگی در طول زمان، بهویژه از قبل از انقلاب را مخدوش میکند و منجر به مقایسههای بسیار گمراهکنندهای میشود که قبلاً به آن اشاره کردم. این تصور که تولید ناخالص داخلی سرانه ایران نسبت به آنچه قبل از انقلاب بود هماکنون حدود 40 درصد کمتر است، همانطور که این مقایسهها ادعا میکنند، با توجه به این واقعیت که سایر شاخصهای توسعه (سواد، امید به زندگی، دسترسی به آب پاک، برق، و جادههای آسفالته شده) به شدت بهبود یافته است، معنی ندارد. من از هیچ مورد دیگری در تاریخ بشر مطلع نیستم که چنین گسست عمیقی بین افزایش نتایج مطلوب بهداشت و آموزش و دسترسی به خدمات اولیه و کاهش استانداردهای زندگی که با تولید ناخالص داخلی سرانه اندازهگیری میشود، وجود داشته باشد.
این به دلیل این حقیقت ساده است که بهبود این شاخصها بدون رشد اقتصادی ممکن نیست. و برای مشاهده رشد استانداردهای زندگی، باید تولید ناخالص داخلی را در قبل و بعد با همان قیمتها اندازهگیری کنید. این استدلال که من گاهی اوقات میشنوم که PPP ها برای مقایسه در طول زمان مفید نیستند، با انبوهی از مطالعات رشد که از دادههای جداول جهانی پِن برای تجزیه و تحلیل رشد اقتصادی استفاده میکنند، در تناقض است.
داده های PPP همچنین از انجام یک اشتباه ساده که کاهش ارزش ریال را به تغییر در تولید ناخالص داخلی نسبت میدهد، اجتناب میکند. به عنوان مثال، سال گذشته که ریال در نرخ بازار آزاد 20 درصد کاهش یافت و برای مدت کوتاهی (در برابر دلار) به بالای 600 هزار ریال رسید، تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا نکرد و ایرانیها به یکباره 20 درصد فقیرتر نشدند. در واقع، دادههای نظرسنجی نشان داد که استانداردهای زندگی آنها در واقع افزایش یافته است.
در همین راستا، دادههای مبتنی بر PPP ردیابی دقیقتری از رشد اقتصادی را در دورههای طولانیتر ارائه میدهند، همانطور که ادبیات رشد تجربی که بر جداول جهان پن متکی است نشان میدهد. در مورد ایران، استفاده از ارزشهای تولید ناخالص داخلی مبتنی بر PPP قبل و بعد از انقلاب به اندازه مقایسههای بین کشوری اهمیت دارد. به این دلیل که قیمتهای نسبی و سبد مصرفی امروز ایران با قبل از انقلاب بسیار متفاوت است، گویی دو کشور را با قیمتها و منوی تولید متفاوت مقایسه میکنیم.
بارزترین تفاوت مصرف گاز طبیعی است که قبل از انقلاب نادر بود اما امروز یکی از بالاترینها در جهان است، از نظر سرانه در رتبه چهاردهم جهان و از اکثر کشورهای اروپایی جلوتر است. اما افزایش سریع مصرف گاز طبیعی در ایران به دلیل قیمت بسیار پایین آن – یک پنجاهم آمریکا – چندان خود را در افزایش تولید ناخالص داخلی نشان نمیدهد. سهم گاز طبیعی در تولید ناخالص داخلی زمانی که به قیمتهای ایالات متحده ارزشگذاری شود، در مقایسه با ارزشگذاری با استفاده از PPP، حدود ۵۰ برابر بیشتر است.
به همین ترتیب، گسترش شبکه گاز طبیعی در کشور – 36000 کیلومتر به 28 میلیون خانه – پس از انقلاب، به طور کامل در دادههای ایران دیده نمیشود. بر اساس گزارش مجله نفت و گاز هزینه ساخت خط لوله گاز از طریق زمین حدود 2 میلیون دلار در هر مایل در ایالات متحده است. با این قیمت، هزینه ساخت 36000 کیلومتر (22400 مایل) خط لوله گاز طبیعی در ایران در 44 سال گذشته حدود 44.8 میلیارد دلار یا یک میلیارد دلار در سال خواهد بود. هیچ چیزی نزدیک به این سطح از سرمایهگذاری در حسابهای تولید ناخالص داخلی ایران برای سرمایهگذاری گاز طبیعی نشان نمیدهد، زیرا هزینه ساخت و ساز بسیار ارزانتر است. انجام همین کار برای تمام فعالیتهای ساختمانی به طور قابل ملاحظهای ارزش افزوده بخش ساختوساز را افزایش میدهد و فعالیت سرمایهگذاری قویتری را در ایران در مقایسه با محاسبه تولید ناخالص داخلی معمول نشان میدهد.
به طور خلاصه، دادههای PPP درک بهتری از جایگاه امروز ایران، ظرفیت تولید و استانداردهای زندگی شهروندانش ارائه میدهد. کسانی که از استفاده از PPP در خدمت پیشبرد یک برنامه سیاسی اجتناب میکنند، باید بدانند که اقتصاد بد هرگز باعث سیاست خوب نمیشود.